رامتينرامتين، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

عسل خاله

حرم

جاتون خالی امشب رفتم حرم با یکی از آشناها خیلی شلوغ بود اما ما رفتیم تقریبا از فاصله یه متری دستی به ضریح زدیم و برگشتیم منم که شلوغی متنفرم بدم میاد اونجا هم شدیدا شلوغ داشتم دیوونه میشدم دوس داشتم یه شمشیر بگیرم همه رو داغون کنم بگذریم یه لحظه به فکرم رسید حضرت خسته نمیشه انقدر میان پیشش؟؟؟هه آخه از صبح تا شب یه سره میان روزی هزار بار سلام می کنن!!!!!! خسته کنندس نهههههه؟؟؟؟؟!!!
22 خرداد 1392

احساسات کودکانه

متن زیر رو خواهر زادم امشب همینطوری از خودش گفت : بارون دونه دونه  میریزه روی گونه خب شاید بگین بی مزس خب که چی ولی وقتی یه بچه سه ساله و نیمه اینو بگه اونم هم قافیه بازم خیلیههه.. هه... خانواده های ما کلا شاعرن هه
22 خرداد 1392

قلب مترسک

مترسک از کلاغ پرسید: تو چرا از من میترسی؟؟؟ تو چرا از من فرار می کنی؟؟  کلاغ گفت: از تو می گریزم چون قلبی نداری... _______________________________ یکی در جواب گفت: کلاغه میدونست مترسکه قلب نداره ولی من از کجا بفهمم کی قلب داره کی قلب نداره؟؟؟؟
22 خرداد 1392

آغاز فصل شکوفایی

زمستان با تمام خوبی ها و بدی هایش ، با تمام سردی و سختی اش ، دیگر دارد میرود کوله بارش را می بندد تا جای خود را به خواهرش بهار دهد تا بار دیگر بر دل ما بهار بنشیند بهار بیاید و شکوفا شویم، عوض شویم، تکانی بخوریم و بهتر شویم بهار میآید، تولدی دیگر در پیش است شکوفه های تازه رسیده بدرقه راهش میشوند بهار های عمر ما هم میگذرند، خیلی زود، زودتر از افتادن یک برگ خزان بهاران و پاییزان، تابستان های گرم و زمستان های سرد عمر ما خیلی زود آب میشوند و میسوزند دنیای بی وفاییست بهتر آنست که به باشیم و از یاد نرویم بهتر آنست که در دل و در یاد باشیم تا در چشم گنجیم
22 خرداد 1392

بدون عنوان

 سلام به همه نی نی وبلاگی ها،رامتین دیروز برا اولین بار ی جمله سه کلمه ای گفت "مامان کجا می ری" خیلی با حال گفت. الان یک سال و هشماهه هست. از زمانی که نوزاد هم بود حرکت های جالبی می کرد، مثلا دستاشو کنار چشماش میگیره می گه کولولو منظورش کوچولو هس. سه ماه و نیم مونده به تولدش عاشقشم.  ...
19 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل خاله می باشد